Raftamo Bare Safar Bastam


Album Details

Singer
Alireza Ghorbani
Production Year
2014
Number of album tracks
6
Composer
Ali Tajvidi
producer
Avaye Barbad

Treacks

1 Raftamo Bare Safar Bastam
0:30

رفتم رفتم رفتم و بار سفر بستم
با تو هستم هر کجا هستم

از عشق تو جاودان ماند ترانه ی من
با یاد تو زنده ام عشقت بهانه ی من
پیدا شو چو ماه نو گاهی به خانه ی من
تا ریزد گل از رخت ذر آشیانه ی من

رفتم و بار سفر بستم
با تو هستم هر کجا هستم

آهم را می شنیدی به حال زارم می رسیدی
نازت را می کشیدم تو ناز من را می خریدی
به خدا که تو از نظرم نروی
چو روم ز برت ز برم نروی

رفتم و بار سفر بستم
با تو هستم هر کجا هستم

اگر مراد ما بر آید چه شود
شب فراق ما سر آید چه شود
به خدا کس ز حال من خبر نشد
که بجز غم نصیبم از سفر نشد
نروی ای نفس ز پیش چشم من
که به چشمم به جز تو جلوه گر نشد

رفتم و بار سفر بستم
با تو هستم هر کجا هستم

2 Bego Che Konam
0:30

گر نمیدانی بدان غم در دل تنگم خانه کرده

کس نکرده با دلم کاری که غم جانانه کرده

خود تو دانی و دل من کز تو غم شد حاصل من

گرچه در هر محفلی ای فتنه مرا دیوانه خواندی

گر نمیدانی بدان عشق تو مرا دیوانه کرده

عشق تو را در سینه ام با خون دل پرورده ام

از بی وفایی های تو درکوی جنون ره برده ام

عشق تو را در سینه ام با خون دل پرورده ام

از بی وفایی های تو درکوی جنون ره برده ام

اکنون که بی جرم و گنه سوزانده ما را

ای دل مکن بهر خدا با او مدارا

کنون که امیدی به سینه ندارم

بگو چه کنم بگو چه کنم

اگر دل خود را به او نسپارم

بگو چه کنم بگو چه کنم بگو چه کنم

3 Hagh Nashenas
0:30

بعد عمری بی وفایی با رقیبان آشنایی

رفتی و دیدی که تنها جز من افتاده از پا

در جهان یاری نداری در شب تاریک غم ها

یار غمخواری نداری

ای دریغ از آن همه دلدادگی ها

سادگی افتادگی آزادگی ها

شد نصیب من از این بیگانگی ها

گریه ها خندانه ها دیوانگی ها

رفتی و در های غم را بر من از هر سو گشودی

گر چه در دلدادگی صد گونه ما را آزمودی

ساده دل من کز همه عالم به تو رو کرده بودم

با همه دیر آشنایی ها به تو خو کرده بودم

دل به عشقت بسته بودم

با غمت بنشسته بودم

مردم از این ناسپاسی

وای از این حق ناشناسی

مردم از این ناسپاسی

وای از این حق ناشناسی

اگر تو ز پا افتاده بودی

به دل شکنی دل داده بودی

دست این افتاده از پا

می گرفتی می گرفتی

جای این نیرنگها رنگ تمنا

می گرفتی میگرفتی

اگر تو ز پا افتاده بودی

به دل شکنی دل داده بودی

دست این افتاده از پا

میگرفتی می گرفتی

جای این نیرنگها  رنگ تمنا

میگرفتی میگرفتی

ای دریغ از آن همه دلدادگی ها

سادگی افتادگی آزادگی ها

شد نصیب من از این بیگانگی ها

گریه و خندانه و بیگانگی ها

رفتی و درهای غم را بر من از هر سو گشودی

گر چه در دلدادگی صد گونه ما را آزمودی

4 Monajat
0:30

ای لحظه ناب ازل! آیینه دیدار؛ تو!
سرّ شکوه هر غزل، مضمون بی تکرار؛ تو!

من از که گویم غیر تو؟! در هر چه می بینم، تویی!
در عین بی تکراریت؛ هر بار تو، هر بار تو!

بخت است و کار عاشقی هر بار دارد قرعه ای
دردست بکوبید این زمان! این بار من! این بار تو!

گاهی چو مهر مادری، با جان خود می‌پروری
گاهی چنان قهر پدر، از هیبتی سرشار تو!

گاهی به نام میهنم، خو کرده با جان و تنم
سبز و سپید و سرخ تو، زیباترین دلدار؛ تو!

ای ذکر تسبیح ملَک در حلقه زنار من!
کفرم تویی، دینم تویی، تسبیح؛ تو، زنار؛ تو!

ای نغمه های گونه گون؛ از عشق، غم، شادی، جنون!
هم دف تویی هم نای تو، هم چنگ تو، هم تار؛ تو!

ای لحظه ناب ازل! آیینه دیدار؛ تو!
سرّ شکوه هر غزل، مضمون بی تکرار؛ تو!
 
شیرینترین رؤیای من، لیلاترین خواب منی؛
ای با خیال دیدنت؛ من خفته و بیدار؛ تو!

5 Tazarv
0:30

من تذروی خوش سرودم از دیار نغمه خوانی
رشته بند گردن من این سرود آسمانی

بال من بگشا و از بندم رها کن
پایم از این رشته های بسته وا کن

تا فضای آسمان بیکرانه
پر کنم با نغمه های جاودانه

بال من بگشا و از بندم رها کن
پایم از این رشته های بسته وا کن

تا فراز کوه و صحرا دشت و دریا پر کشم
پر کشم تا بیکرانها پرکشم

تا گریزم از نیاز اب و دانه، آشیانه، پر کشم
پرکشم تا بی نشانها پرکشم

پرکشم تا بگذرم از رنج و از درد زمانه
بال و پر شویم سحر در چشمه پاک ترانه

بال من بگشا و از بندم رها کن
پایم از این رشته های بسته واکن

6 Didi Ke Rosva Shod Delam
0:30

دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که من با این دل
بی آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی 
بر زلف او عاشق شدم
عاشق شدم
ای وای اگر صیاد من
غافل شود از یاد من
قدرم نداند
فریاد اگر از کوی خود
وز رشته ی گیسوی خود
بازم رهاند
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم

دیدی که من با این دل
بی آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی 
بر زلف او عاشق شدم
عاشق شدم
ای وای اگر صیاد من
غافل شود از یاد من
قدرم نداند
فریاد اگر از کوی خود
وز رشته ی گیسوی خود
بازم رهاند
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم

در پیش بی دردان چرا
فریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل 
با یار صاحبدل کنم
وای ز دردی که درمان ندارد
فتادم به راهی که پایان ندارد

از گل شنیدم بوی او
مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او 
در کوی جان منزل کند
وای ز دردی که درمان ندارد
فتادم به راهی که پایان ندارد
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که در گرداب غم
از فتنه ی گردون رهی
افتادم و سرگشته چون
امواج دریا شد دلم
افتادم و سرگشته چون
امواج دریا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم

Pictures